سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پارسایى زیور درویشى است ، و سپاس زیور توانگرى . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----189597---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----2-----
جستجو:
پیر سالک
 
 
  • درباره من
  • لوگوی وبلاگ
    پیر سالک

  • مطالب بایگانی شده
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • وضعیت من در یاهو
  • آوای آشنا
  • کلب الحسین 2
    نویسنده: مصطفی احمدی اصل سه شنبه 86/5/2 ساعت 7:5 عصر

    سلام به همه ی دوستان
    من اصلا قصد نداشتم که تا آخر هفته مطلب جدیدی بنویسم اما به خاطر این که از این موضوع استقبال شد همین موضوع را امروز ادامه می دهم
    البته کسانی که مطلب قبل را نخوانده اند حتما آنرا و نظرات دوستان را مطالعه کنند
    خب قبل از این که به اصل بحث بپردازیم لازم است که به یک آیه و شأن نزول آن بپردازیم تا مطلب به خوبی روشن شود:
    آیه ی 104 سوره ی بقره:
    یا أیّها الّذینَ آمَنوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا و لِلْکافِرینَ عذابٌ ألیمٌ

    «ای افراد با ایمان(هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می کنید)نگویید راعنا بلکه بگویید انظرنا  (زیرا کلمه ی اول هم به معنی مار ار مهلت بده هم به معنی ما را تحمیق کن می باشد و دستاویزی برای دشمنان است) و آنچه به شما دستور داده می شود بشنوید و برای کافران ( و استهزاء کنندگان) عذاب دردناکی است».

    شأن نزول:
    ابن عباس مفسر معروف نقل می کند : مسلمانان صدر اسلام هنگامی که پیامبر(ص) مشغول سخن گفتن بود و بیان آیات و احکام الهی می کرد گاهی از او می خواستند کمی با تأنی سخن بگوید تا بتوانند مطالب را خوب درک کنند ، و سؤالات و خواسته های خود را نیز مطرح نمایند ، برای این در خواست جمله ی راعنا که از ماده ی الرعی به معنی مهلت دادن است به کار می بردند.
    ولی یهود همین کلمه ی راعنا را از ماده ی الرعونة که به معنی کودنی و حماقت است استعمال می کردند (در صورت اول مفهومش این است«به ما مهلت بده» ولی در صورت دوم مفهومش این است که «ما را تحمیق کن»!).
    در اینجا برای یهود دستاویزی پیدا شده بود که با استفاده از همان جمله ای که مسلمانان می گفتند ، پیامبر یا مسلمانان را استهزاء کنند.
    نخستین آیه ی فوق(یعنی همین آیه که من برای شما ذکر کردم) نازل شد و برای جلوگیری از این سوء استفاده به‏ مؤمنان دستور داد به جای جمله ی راعنا ، جمله ی انظرنا را به کار برند که همان مفهوم را می رساند ، و دستاویزی برای دشمنان لجوج نیست.                    
                                 تفسیر نمونه جلد اول صفحات 383 و 384.

    خب الآن ما قصد نداریم که خودمان این آیه را تفسیر کنیم که مصداقی از تفسیر به رای باشد بلکه منظور ما از ذکر این آیه مصداق یابی از قرآن کریم است چون کتاب قرآن کتابی برای همه ی زمانها و همه ی مکان هاست.
    من نظری نمی دهم بلکه از شما نظر می خواهم که آیا ذکر نام سگ در مداحی ها که به افراط کشیده شد آیا دستاویزی برای برادران وهابی(که ان شاء الله خدا هر چه سریعتر ما را بی برادر کند) و دیگر بی دینانی که سنگ دین را بر سینه میزنند بوده و هست یا خیر؟
    و یا قمه زدن و یا فلاده به گردن کردن و یا دیگر اموری که در مجالس عزا و در مداحی ها صورت گرفت مصادیق این آیه اند یا خیر؟
    البته من در مورد این حالات عجیبی که شبیه رقص است و طرز خواندن های عحیبی که از برخی مداحان صورت میگیرد کاری ندارم تا بعدا با استناد به حدیث و آیه در این مورد صحبت کنیم.
    حال شما قضاوت های خود را برای دوستانتان هم بنویسید تا دیگران هم از نظرات بقیه بی نصیب نمانند.
    منتظر باشید...
    لتماس دعا
    یا علی


        نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • کلب الحسین 2
    [عناوین آرشیوشده]